جیمس ویلسون (James Wilson) در نشریه EU Reporter (بلجیم) در ادامه می نویسد، پوتین کشورهای اروپایی را متقاعد ساخت که روسیه در عرصه های بیزنس و امنیت شریک مطمئین باقی مانده است. و مردم روسیه از رئیس جمهور به خاطر احیای احساس غرور ملی شان سپاسگذارند.
پوره یک سال و یک روز قبل، در تاریخ 7 می سال 2018، ولادیمیر پوتین در مقام ریاست جمهوری روسیه برای چهارمین بار شروع بکار نمود. رئیس جمهور مجدداً انتخاب شده به مراسم تحلیف مستقیماً از دفتر کار خود وارد گردید و بدینوسیله به رای دهندگان نشان داد که او مصروف کارهای روزمره می باشد. برعلاوه این، او به لشکر کامل کارمندان بلندپایه که در سالون های مجلل کرملن منتظر او بودند، نشان داد که نباید تحقق اهداف را به تعویق انداخت که او هنگام آغاز دوره نوبتی کار در مقام ریاست جمهوری مطرح ساخته است.
بدون شک، پوتین — شخصیت نهایت محبوب در جامعه روسیه است. او از چنان سطح بلند اعتماد و احترام برخوردار است که به مشکل میتوان در سیاست بر آن دست یافت. علاوه بر این، پوتین آن را طی سال های زیادی حفظ میکند. این از جمله به این مربوط است که او احساس غرور ملی مردم روسیه را احیا کرد. از سیاست خارجی او تا به حال تا اندازه زیادی استقبال میشود و از حمایت در روسیه برخوردار می باشد، ولی در دموکراسی های غربی نسبت به آن نه تنها با تنفر و ترس، بلکه تا حدی با احترام برخورد مینمایند.
پوتین بسیار زیرک است و به خوبی درک مینماید که برای تسخیر قلوب مردم «قلم و شمشیر تیز» کفایت نمی کند. شخصیت حقیقی تاریخی و رهبر مورد احترام ملت باید تغییرات قابل ملاحظه در زندگی کشور تحقق بخشد. از همینرو در روز اول دوره چهارم خود او فرمان راجع به اهداف ملی و وظایف استراتژیکی که متوجه انکشاف فدراسیون روسیه تا سال 2024 می باشند، صادر نمود.
با امضای این سند، او در برابر حکومت یکی از مهمترین وظایف طی دوره بیست ساله زمامداری خود قرار داد. او 9 پروژه ملی انکشاف کشور را آغاز کرد که تا پایان دوره کنونی باید به رشد پایدار جمیعت، افزایش طول عمر (تا 78 سال)، مبدل شدن روسیه به یکی از پنج اقتصاد بسیار بزرگ جهان، افزایش سرعت رشد اقتصادی بالاتر از سطح متوسط جهانی، بهبود حفاظت ایکالوژی و عمده تر از همه، حفظ « ثبات بزرگ مقیاس اقتصادی مشهور پوتین» منجر گردد. ولی، تحقق این همه در صورت که اگر فشار تحریماتی حفظ گردد، دشوار خواهد بود.
پروژه های ملی متوجه انکشاف کشور می باشند. هدف آنها، برعلاوه مسایل دیگر، عصری سازی شبکه اقتصادی، انکشاف بیزنس، ایجاد شرایط برای پیشرفت جامع اقتصاد عددی می باشد. به اساس هدایت رئیس جمهور برای اهداف مطروحه بیش از 380 میلیارد دالر تخصیص داده شده — این نظر به هر مقیاس مبلغ قابل ملاحظه می باشد.
اعمار پل به جمهوری کریمیا از طریق آبنای کرچ به سرآغاز پیروزی های آینده پوتین در این منطقه مبدل گشت. این پروژه بزرگ مقیاس شبکه اقتصادی به موقع — فقط یک هفته بعد از مراسم تحلیف — تکمیل گردید که به مثال سیاسی مبدل گشت. این مشکل ترانسپورتی جمهوری کریمیا را حل کرد. در پهلوی پروژه های دیگر بزرگ مقیاس صحبت راجع به پروژه عظیم استخراج و مایع ساختن گاز در جزیره نمای یمال در شمال دایره قطبی مطرح بحث می باشد. این پروژه موقف روسیه را به مثابه رهبر انرژیتیک ارکتیکا ثابت می سازد.
امروز مسایل زیادی به جیوپولیتیک و انکشاف شبکه اقتصادی مربوط می باشند، ولی فقط سکتور مالی منبع انرژی حیاتی جهان معاصر باقی می ماند. پوتین باوجود فشارهای خارجی و مشکلات داخلی توانسته ثبات روبل را حفظ نماید که به ثبات بزرگ مقیاس اقتصادی بطور کل در زمینه سقوط ارزش اسعار دیگر مساعدت نموده است.
سیر نزولی رفاه مردم روسیه که در ظرف چند سال اخیر رخ داده، به دردسر واقعی برای رهبر روسیه مبدل گشت. پوتین به این نتیجه رسید که یگانه شیوه حل این مشکل — ثبات بخشیدن مناسبات روسیه با غرب می باشد. توسعه همکاری به نفع هر دو طرف تمام میشود و این را بسیاری سیاستمداران در کشورهای غربی درک میکنند. اتریش با گازپروم قرارداد تا سال 2040 امضا کرد، جرمنی، باوجود فشار زیاد از جانب امریکا، از ساختمان خط لوله گاز «جریان شمالی — 2» حمایت میکند و آن را به مثابه پروژه استثنایی تجارتی، نه جیوپولیتیکی، بررسی میکند.
بسیاری کشورهای که از همبستگی اروپا-اتلانتیک حمایت میکنند، نیز معتقدند که همکاری با روسیه متقابلاً مفید است. هنگری و ترکیه سعی می ورزند مطمئین بودن سکتور انرژی خود را به حساب اعمار بلاک های نو استیشن های برق اتمی که کارپوریشن روس اتم روسیه می سازد، تقویت کنند. روس اتم طی دو دوره ریاست جمهوری پوتین به پیشتاز صنایع انرژی اتمی در جهان مبدل گشته است. در حلقات کاری ایتالیا و فرانسه نیز فراخوان های لغو تحریمات شنیده میشوند، چون کمپنی های اروپایی از لحظه وضع نمودن تحریمات 100 میلیارد یورو از دست داده اند.
امنیت جهت قوی روسیه باقی می ماند. پوتین به نوبه خود بارها اشاره نموده که او برای جستجوی مصالحه و شرکت در دیالوگ متساوی الحقوق و متقابلاً مفید (با غرب) آماده می باشد، ولی هیچگاه حق حاکمیت روسیه و منافع ملی آن را قربانی نخواهد کرد. ملاقات پوتین و ترامپ که در تابستان سال 2018 در هلسنگی صورت گرفت و در آنجا رئیس جمهور روسیه یک سلسله پیشنهادات در عرصه کنترول بر تسلیحات اعلام کرد، به ثبوت این امر مبدل گشت.